ادعای رژیم صهیونیستی برای حمله این مسئله است که در صورتی که تا قبل از زمستان علیه تاسیسات هسته‌ای ایران برخوردی نشود، بعد از آن به دلیل پیشرفت سریع این برنامه، عملا امکان هر نوع برخورد نظامی از بین خواهدرفت.

اما در مورد این‌گونه تهدیدات نخست وزیر اسرائیل، جامعه جهانی نیز به سمت بی توجهی به آن‌ها پیش می‌رود چرا که همگان به بلوف زدن‌های وی عادت کرده‌اند. در شرایط کنونی امکان عملی ساختن این تهدید به دلایلی ضعیف به نظر می‌رسد و می توان آن را فقط یک بازی تبلیغاتی و رسانه‌ای جدید نامید.

وضعیت وخیم اقتصادی این رژیم، یکی از مهم ترین این دلایل محسوب می‌شود. اقتصاد اسرائیل در دوسال اخیر، با کاهش نرخ رشد مواجه بوده و بودجه نظامی آن نیز کاهش یافته است. در حمله اخیر حماس طی جنگ هشت روزه، هزینه ناشی از دفع موشک‌های این گروه رقم بالایی بود و مقامات صهیونیستی را به تجدید نظر در حملات نظامی وادار کرد.

از لحاظ بین‌المللی نیز امریکا به عنوان بزرگ ترین حامی اسرائیل، به علت بحران‌های منطقه‌ای و هراس از واکنش ایران، قادر به همراهی با این حمله احتمالی نخواهد بود چرا که ایالات متحده در مسائلی از جمله بحران سوریه، کودتای نظامیان مصر علیه "محمد مرسی"، درگیری‌های داخلی عراق، مسئله طالبان و افغانستان، انقلاب بحرین و شرایط داخلی لیبی، در تنگنا قرار گرفته و قادر به باز کردن جبهه دیگری برای دخالت نیست.